جدول جو
جدول جو

معنی فرهنگ یاب - جستجوی لغت در جدول جو

فرهنگ یاب
فرهنگ دان. که به جستجو و پژوهش، فرهنگ یابد. که فرهنگ و دانش را جسته و یافته باشد. دانا. زیرک:
کز این در خرسطوس فرهنگ یاب
همی دید خواهد یکی نغز خواب.
فردوسی.
دل خیره در رأی فرهنگ یاب
نبیند چو شب پره در آفتاب.
اسدی.
رجوع به فرهنگ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ رَ)
فرهنگدان. فرهنگی. دانشمند و خردمند:
هم از چند چیزش بپرسید باز
چنین گفت کای پیر فرهنگ ساز.
اسدی.
رجوع به فرهنگ شود
لغت نامه دهخدا
(پُ)
عالم. خردمند. دانشمند:
شاه فرهنگ دان شعرشناس
بیش از آن داستان که بود قیاس.
نظامی.
رجوع به فرهنگ شود
لغت نامه دهخدا